جنگنده نسل جدید Tempest

صنعت تسلیحات

استوارت ناتان سعی می کند برخی از جنبه های مهندسی هواپیمای جنگی Tempest (combat aircraft)، جنگنده جدید بریتانیا را که توسعه آن در تابستان امسال اعلام شد، آشکار کند.

MBDA همکاری جدیدی با دانشگاه کرانفیلد را برای تایید زنجیره تامین برای هواپیمای جنگی آینده تیم Tempest اعلام کرده است.

با پشتیبانی رولز رویس، هدف این پروژه توسعه یک مجموعه ابزار دیجیتال جدید است که دید و جزئیات بهتری را در وضعیت آمادگی یک زنجیره تامین در سراسر چرخه عمر برنامه Tempest ارائه می دهد.

به گفته این تیم، این موضوع امکان شناسایی زودهنگام مسائل بالقوه و کاهش خطرات زنجیره تامین را فراهم می کند.

پروفسور آریس ماتوپولوس از مرکز لجستیک، تدارکات و مدیریت زنجیره تامین کرانفیلد، گفت: برای فعال کردن سیستم‌های مهندسی پیشرفته و برنامه‌های پیچیده برای توسعه موفقیت‌آمیز، باید ابزاری قابل اجرا از جمله طراحی زنجیره تأمین مناسب برای هدف وجود داشته باشد.

راه حل پیشنهادی بر اساس این ایده است که زنجیره تامین نمی تواند در برنامه های دفاعی آینده یک فکر بعدی باشد، توسعه محصول (یعنی فناوری) و فرآیند (یعنی تولید) باید همراه با زنجیره تامین باشد.

مطالعه اولیه در یک دوره شش ماهه انجام خواهد شد و شرکا می گویند که مجموعه ابزار دیجیتال آگنوستیک خواهد بود و بنابراین می تواند برای طیف وسیعی از برنامه های تجهیزات دفاعی مختلف در آینده استفاده شود، از سطوح آمادگی زنجیره تامین استفاده خواهد کرد که منعکس کننده سطوح آمادگی فناوری (TRL) است که در حال حاضر به طور گسترده در صنعت اعمال می شود.

مارک هریسون مدیر ارشد تدارکات در MBDA گفت: سطح مناسب بلوغ زنجیره تأمین برای شرکای صنعتی تیم Tempest کلیدی است.

دکتر پل هکر مدیر اجرایی زنجیره تامین رولز رویس افزود: هر توسعه موفق محصول جدید مستلزم طراحی همزمان محصول، فرآیند تولید و همچنین زنجیره تامین است و در حال حاضر، ما فاقد جزئیات و معیارهای کافی برای وضعیت آمادگی یک زنجیره تامین هستیم.

با حمایت از تحقیقات دانشگاه کرانفیلد - که رولز رویس از شناسایی آن خرسند است - هدف ما این است که این شکاف اطلاعاتی را پر کنیم و یافته‌ها را به طور جهانی در برنامه‌های هر بخش صنعتی اعمال کنیم.

هنگامی که BAE Systems و وزیر امور خارجه (انگلیس) گاوین ویلیامسون در ماه ژوئیه در نمایشگاه هوایی فارنبرو اعلام کردند که یک هواپیمای جنگی جدید برای بریتانیا ساخته خواهد شد، چیزی غافلگیرکننده بود.

BAE Systems یک شرکت چندملیتی بریتانیایی تسلیحات، امنیت و هوافضا است که در لندن مستقر است و بزرگترین سازنده (تسلیحات) در بریتانیا از سال 2017 است و بزرگترین پیمانکار دفاعی در اروپا و هفتمین در جهان بر اساس درآمد قابل اجرا در سال 2021 است.

هواپیمای جنگنده اصلی RAF، تایفون، هنوز هم درخشش یک هواپیمای تازه وارد را دارد و تورنادو هنوز در خدمت ارتش انگستان است و F-35 Lightning II هنوز فعال نشده است، مطمئناً برای شروع ساخت یک هواپیمای جنگنده دیگر خیلی زود بود؟

علاوه بر این نحوه اعلام این خبر منجر به بسیاری از پوشش‌های جریان اصلی شد و به این نتیجه رسیدند که هواپیمای جدید که قرار است Tempest نامیده شود، یک سرمایه‌گذاری صرفاً بریتانیایی خواهد بود.

این هم باعث تعجب شد و آخرین هواپیمای جنگی در خدمت RAF و Fleet Air Arm که یک همکاری بین المللی نبود، هاریر بود که اولین بار در سال 1969 به نمایش درآمد.

Tempest پهپادهای انبوهی را در محفظه بار حمل خواهد کرد که خلبان را در طول ماموریت کمک خواهند کرد.

از آن زمان جگوار یک محصول انگلیسی-فرانسوی بود و جنگنده گردباد شامل سرمایه گذاری بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و آلمان غربی شد و طوفان این چهار شریک به اضافه اسپانیا، و برنامه توسعه لایتنینگ II شامل ایالات متحده، استرالیا، کانادا، نروژ، دانمارک، هلند و ترکیه، همراه با بریتانیا است.

خط رسمی در سراسر این برنامه‌ها این بوده است که هواپیماهای جنگی پیشرفته به مجموعه‌ای از فناوری‌های پیچیده نیاز دارند که هیچ کشوری قادر به تولید آنها نیست، البته نه با بودجه محدود کشورهای اروپایی؛ پس چه چیزی تغییر کرده است؟

مثل همیشه تصویر واقعی تا حدودی توسط سیاست مبهم شده است، زیرا اگرچه توسعه یک هواپیمای جنگی بدون شک بزرگترین و پیچیده ترین و با بالاترین تکنولوژی پروژه مهندسی است که برای سال ها در بریتانیا شروع شده است - احتمالاً از زمان پروژه توسعه ناوهای هواپیمابر کلاس Queen Elizabeth - هیچ فناوری مرتبط با دفاعی وجود ندارد که عاری از سیاست باشد.

مسلماً مهم ترین عامل منفرد پشت این اعلام و زمان بندی آن خروج قریب الوقوع بریتانیا از اتحادیه اروپا است.

دولت بسیار مشتاق است - اگر ناامید نباشد - وجهه بریتانیا را به عنوان یک کشور پیشرو در سطح بین المللی حفظ کند و دفاع (قدرت نظامی) بدون شک ابزاری برای انجام این کار است، نگران این هستید که قطع روابط با نزدیک ترین شرکای بین المللی خود باعث نشود که کشور مانند یک بازیکن کوچک به نظر برسد، چه راهی بهتر از این که عضله خود را خم کنید؟ در صدمین سال تاسیس ارتش RAF، نشان دادن اینکه ما هنوز هم می‌توانیم هواپیماهای جنگی را توسعه دهیم - راهی که کشورها نیرو را در جنگ ارائه می‌کنند - ایده‌آل است.

فاش شدن فارنبرو به آن سادگی که به نظر می رسید نبود و ویلیامسون و BAE Systems در واقع اعلان کردند که اینها به هم مرتبط بودند، بنابراین گزارش وجود Project Tempest ساده ترین راه برای گزارش داستان بود.

اندرو کندی رئیس استراتژی هوا و اطلاعات نظامی در BAE Systems توضیح داد: اعلام مانند سه پایه چهارپایه منتشر شد و همزمان با اعلام بودجه توسط دولت برای Team Tempest، آنها سپس تشکیل تیمی را برای بررسی برنامه اکتساب هوای جنگی اعلام کردند که عملاً روند دستیابی به یک هواپیمای جدید را آغاز می کند.

سومین عنصر استراتژی هوایی جنگی بود که به طور موثر چارچوبی را برای دولت فراهم می کند که در آن تصمیمات آتی اتخاذ می شود و بنابراین هر سه آن‌ها ارتباط نزدیکی با هم دارند، اما در واقع از هم جدا هستند، کمی گیج کننده است.

کندی اصرار دارد که این فرض که Tempest قرار است یک محصول تماما بریتانیایی باشد، اشتباه است.

اعلامیه ویلیامسون آغازگر مجموعه ای از مطالعات امکان سنجی یک ساله با شرکای بالقوه بود تا ببینند که آیا الزامات یک هواپیمای جنگی آینده می تواند همسو باشد، همراه با برنامه های سرمایه گذاری و الزامات صنعتی برای توسعه و ساخت فناوری هایی که بخشی از چنین مواردی هستند.

این امر ناگزیر هرگونه بحثی را مبهم می کند که چه فناوری هایی ممکن است راه خود را به Tempest پیدا کنند و BAE Systems تمایلی به دیکته کردن راه حل های تکنولوژیکی ممکن است بخشی از سیستم آینده نداشته باشد.

کندی گفت: ما نمی‌خواهیم بگوییم این راه‌حل است و سپس سعی کنیم افراد دیگر را مجبور کنیم که با آن کنار بیایند، هدف اصلی این مطالعات امکان‌سنجی این بود که بجای اینکه راه‌حل‌های خود را به افراد دیگر تحمیل کنیم، نیازها را همسو کنیم، بنابراین این یک مشارکت واقعی است.

در این مرحله از پروژه، شرکای بالقوه اگر حتی شناسایی شده باشند، هنوز مشخص نشده اند.

RAF و وزارت دفاع حاضر نیستند درباره هواپیمایی که هنوز وجود ندارد بحث کنند، بنابراین برای به دست آوردن اطلاعاتی در مورد نقشی که یک هواپیمای جنگی آینده ممکن است ایفا کند، مهندس گرگ بگول رئیس انجمن نیروی هوایی، سازمانی که ارائه می کند، با همه افراد، شرکت ها و ارگان هایی که تجربه و علاقه به نبردهای هوایی دارند مشورت کرد.

بگول یک مارشال سابق نیروی هوایی در RAF، موقعیت خوبی برای ارائه چنین دیدگاهی دارد و علاوه بر فرماندهی هوایی عملیات RAF بر فراز لیبی در سال 2009، در اوایل کار خود به عنوان خلبان تورنادو خدمت می کرد.

او همچنین با F-16 Fighting Falcons و Typhoons پرواز کرده است و نظرات او همانطور که در اینجا گزارش می شود نظرات شخصی او است که بر اساس آن تجربه قابل توجه است.

بگول گفت که هریر نمونه مفیدی است که باید به آن نگاه کرد تا ببینیم چگونه رویکرد بریتانیا به هواپیماهای جنگی در نیم قرن اخیر تغییر کرده است. زمانی که کار با هریر را تمام کردیم، بسیار شبیه به یک AV-8B بود که البته بسیار محصول ایالات متحده بود.

از بسیاری جهات، نحوه تبدیل هریر از یک محصول بریتانیا به یک محصول ایالات متحده، مترادف با روشی است که چشم انداز هوافضای دفاعی بریتانیا تغییر کرده است.

او توضیح داد: به طور بی رحمانه صادقانه بگویم، بازار داخلی بریتانیا به اندازه کافی بزرگ نیست که بتواند یک هواپیمای کاملاً جدید را توجیه کند، اعداد با هم جمع نمی شوند؛ بنابراین باید با در نظر گرفتن صادرات انجام شود که تقریباً بدون شک به معنای مشارکت است. و به وضوح رقابت وجود دارد.

این رقابت شامل ایالات متحده می شود که امیدوار است F-35 را به بازارهای دیگر بفروشد. و فرانسه و آلمان که گزارش شده است در مورد توسعه یک هواپیمای جنگی جدید نیز بحث می کنند.

در واقع بگول گفت، کشورهایی از جمله هند، کره و ترکیه همگی از نظر فناوری در دامنه‌های تولید هواپیماهای جنگی جدید هستند.

اینها همه کشورهایی هستند که بریتانیا ممکن است امیدوار باشد که تمپست را به آنها بفروشد، همراه با پایگاه صادراتی موجود خود که شامل قطر، عربستان سعودی و استرالیا می شود، بنابراین این کشورها احتمالاً جزو شرکای بالقوه ای هستند که ویلیامسون، وزارت دفاع و BAE Systems امیدوار است که بحث ها را آغاز کند.

پس در مورد چه چیزی بحث خواهند کرد؟ Tempest یک جنگنده نسل ششم خواهد بود - چنین نسل‌هایی یک طبقه‌بندی لغزنده است که برای هواپیماهای دوران جت اعمال می‌شود.

این هواپیماها به ناچار برای ایفای نقش های متعدد طراحی شده اند. به عنوان مثال، تایفون در درجه اول یک هواپیمای برتری هوایی است که برای شرکت در نبرد هوا به هوا و رهگیری سایر هواپیماها طراحی شده است تا اطمینان حاصل شود که اپراتور آن آزادی پرواز بر فراز مناطق مورد مناقشه را دارد.

در همین حال F-35 برای حمله زمینی بهینه شده است.

با وجود این بهینه‌سازی، هر دو هواپیما می‌توانند نقش دیگری را همانطور که طراحی شده‌اند انجام دهند و در هر صورت در طول عمر خود هواپیماها ناگزیر برای مشاغل جدید سازگار می‌شوند.

بگول گفت: برای مثال به تورنادو نگاه کنید. ما آن را طراحی کردیم تا مأموریت های سطح پایین را بر فراز آلمان در یک جنگ تمام عیار با پیمان ورشو انجام دهیم. چه کسی فکرش را می‌کرد که ماموریت‌های ضد شورش بر فراز مناطق شهری در افغانستان و سوریه انجام شود؟ اما ما آن را با استفاده از سنسورها و سیستم‌های تسلیحاتی مختلف تطبیق دادیم.

برخی از ویژگی‌های راه‌اندازی کابین مجازی در Typhoon و Tempest

در یک جلسه توجیهی اخیر در سایت توسعه نبرد هوایی BAE Systems در وارتون در لنکاوی، به خبرنگاران گفته شد که برخی از نیروهای هوایی تمایلی به استفاده از هواپیما برای نقش‌های مختلف زیادی ندارند، زیرا این نگرانی وجود دارد که اگر دشمنان روشی برای سرنگونی یک هواپیما ایجاد کنند، به طور بالقوه می تواند به توانایی پرواز انواع مختلف ماموریت آسیب جدی وارد کند.

بگول موافق است که چشم انداز نیروی هوایی که فقط با یک نوع هواپیما برای همه چیز پرواز کند، مضحک است، اما مزایای هزینه یک رویکرد مدولار با هواپیماهای انعطاف پذیر غیرقابل انکار است، او گفت: هر کسی که فکر می‌کند ما می‌توانیم پولی‌های تک ترفندی بخریم، در مسیر اشتباهی قرار گرفته است.

به عنوان مثال به F-22 Raptor نگاه کنید. در یک نقش خود - برتری هوایی - بسیار خوب است، اما زمانی که برای 10 سال نتوانستید از آن استفاده کنید، مردم شروع کردند به ارزش آن نسبت به پول شک کردند، به همین دلیل است که لغو شد.

سند استراتژی هوایی رزمی خود کاملا مبهم است: به طور خلاصه، بیان می کند که بریتانیا توانایی انجام نبرد هوا به هوا و هوا به سطح با توانایی انجام نظارت، شناسایی، جنگ الکترونیک و فرماندهی و کنترل وظایف به طور همزمان جزئیات ناچیز است، مطابق با نظرات کندی در مورد ماهیت در حال تحول برنامه و تمایل به مشورت با شرکا و متحدان.

با این حال روشن است که این استراتژی برای آینده نزدیک بر F-35 و تایفون استوار است و بریتانیا را متعهد می‌کند که به سرمایه‌گذاری و ارتقای تایفون ادامه دهد، کندی تأکید می‌کند که این نکته مهمی است و نشان‌دهنده تغییری در شیوه‌ای است که بریتانیا قبلاً به توسعه هواپیماهای جدید نزدیک شده است.

در Farnborough ویلیامسون اعلام کرد که 2 میلیارد پوند در توسعه Tempest تا سال 2020 سرمایه‌گذاری خواهد شد و BAE Systems با موتورهای رولزرویس، سلاح‌های ادغام‌کننده MBDA و شرکت ایتالیایی لئوناردو در حال توسعه حسگرها و اویونیک، توسعه را هدایت خواهد کرد.

برنامه این است که طراحی در اوایل دهه 2020 نهایی شود، یک نمونه اولیه قابل پرواز تا سال 2025 تولید شود و هواپیما تا سال 2035 وارد خدمت شود. و آنهایی که در خدمت هستند، به تدریج طی پنج تا 10 سال، مطابق با شیوه های موجود RAF، حذف خواهند شد.

در این میان، بسیاری از سیستم‌هایی که برای Tempest توسعه خواهند یافت، احتمالاً برای اولین بار در تایفون‌های ارتقا یافته در خدمت خواهند بود، کندی گفت: ما در تلاش هستیم تا مطمئن شویم که می‌توانیم بازگشت سرمایه در Typhoon را با استفاده از این قابلیت‌ها در Tempest به حداکثر برسانیم.

ما می‌توانیم آن را تقریباً به‌عنوان تغییر ظاهر سیستم‌های نسل کنونی ببینیم و سپس شما به تدریج آن را ارتقا دهید، بنابراین به جای اینکه همه چیز متوقف شود، یک تکامل است و ما دوباره با سیستم هوایی جنگی آینده شروع می‌کنیم.

او توضیح داد که این تا حدی واکنشی است به شکایت قبلی که RAF و سایر مشتریان در مورد تکامل هواپیماها و نحوه جایگزینی آنها داشتند و ما اکنون به Tornado در اوج توانایی خود نیاز داریم، اما همچنین آن را بازنشسته می کنیم زیرا بدنه هواپیما واقعاً دیگر هیچ حیاتی در آن ندارد.

تغییر در حال حاضر این است که ما بدنه هواپیما را به‌عنوان یک سیستم می‌بینیم، همانطور که رادار را به عنوان یک سیستم می‌بینیم: این چیزی است که می‌توان آن را ارتقا داد.

این یک رویکرد رایج در بسیاری از صنایع سنگین دیگر مانند خودروسازی و هوافضای غیرنظامی است، جایی که ویژگی‌ها در مدل‌های موجود به‌عنوان برترین معرفی می‌شوند و سپس به جانشین‌های آن‌ها ارائه می‌شوند.

کندی گفت: ما به اطراف نگاه کرده‌ایم و بهترین تجربه را از این بخش‌های دیگر گرفته‌ایم.

او افزود که اثر مورد انتظار این است که Tempest از لحظه ورود به سرویس کاملاً مؤثر خواهد بود، زیرا اکثر سیستم‌های کلیدی آن قبلاً آزمایش و آزمایش شده‌اند و زمانبندی توسعه Tempest از نظر بگول بلندپروازانه به نظر می رسد، اما کندی اظهار داشت که بازار محور آن است.

اواسط دهه 2030 زمانی است که شاهد شروع تقاضا برای این نوع هواپیما هستیم. او مدعی شد که برای این نوع پروژه طولانی یا کوتاه نیست.

خود هواپیما - یا حداقل یک ماکت مفهومی - غرفه BAE Systems در Farnborough را زیبا کرد با این حال، جزئیات مربوط به آنچه که هواپیمای نهایی شامل خواهد شد، به طور قابل درک، پراکنده است.

شریک موتور رولزرویس فاش کرد که به دنبال مواد جدید و کم وزن مانند کامپوزیت های سرامیکی در توربین است و در یک جزئیات وسوسه انگیز انتظار می رود هواپیمای جدید به قدرت الکتریکی زیادی نیاز داشته باشد که قابلیت تولید در آن ادغام شود. خود موتور به شکل آهنرباهایی است که مستقیماً به محور توربین متصل می شوند.

در میان لیستی از ویژگی های احتمالی مورد بحث در اسناد اولیه که برنامه های Tempest را توصیف می کند، آرزوی استفاده از سلاح های انرژی هدایت شده است. اینها در چارچوب حملات غیر جنبشی ذکر شده اند، به این معنی که ممکن است از آنها استفاده شود.

به عنوان مثال، برای از بین بردن سیستم های حسگر دشمن به جای سرنگون کردن هواپیماهای دیگر، اما در هر صورت مقدار زیادی انرژی الکتریکی مورد نیاز است. آنها را اداره کنند.

بگول خاطرنشان کرد که مزیت اصلی سلاح های انرژی هدایت شده نسبت به پرتابه های معمولی این است که تا زمانی که انرژی در دسترس باشد، هیچ شانسی برای تمام شدن مهمات وجود ندارد. او گفت: شما به وضوح به قدرت جدی نیاز دارید. ممکن است جایگزین اسلحه شود، ممکن است جایگزین موشک نزدیک شود، اما این ایده که شما از لیزر برای رهگیری چیزی در فاصله 30، 40، 50 مایلی استفاده می کنید، فکر می کنم هنوز کمی دور شده ایم.

او گفت که فانتزی های جنگ های سگ به سبک جنگ ستارگان فقط همین است. اما هر کسی که صحنه‌های جنگ ستارگان را طراحی کرد، ممکن است در 50 سال آینده به یک رویاپرداز تبدیل شود.

به گفته کندی، هر فناوری ذکر شده در رویداد راه اندازی Team Tempest باید به عنوان یک آرزو تلقی شود، نه یک اعلامیه ملموس. تا حدی به این دلیل که همه چیز هنوز مشمول مطالعات امکان‌سنجی با شرکای بالقوه است و تا حدودی به این دلیل که در بسیاری از موارد هنوز توسعه نیافته‌اند.

یکی از نمونه‌های آن، فناوری‌های پنهان‌کاری است؛ ماکت فارنبرو دارای زوایای تیز در امتداد دو طرف بدنه است که از ویژگی های F-35 نیز می باشد و از ویژگی های فلسفه طراحی فعلی برای سیستم های راداری گیج کننده است.

با این حال به گفته باگول، آنچه امروز کم قابل مشاهده است، تقریباً به طور قطع در آینده قابل مشاهده نخواهد بود، زیرا تولیدکنندگان رادار در حال توسعه محصولات خود نیز هستند.

باگول این را به عنوان مسابقه ای بین سازندگان قاب هواپیما و رادار توصیف کرد، اما برای کندی این فقط یک واقعیت زندگی در بخش دفاعی است و همیشه نوعی رقابت وجود دارد، چه در رادارگریزی یا هر سیستم هوایی یا نظامی دیگر: قابلیت‌های تهاجمی و دفاعی به طور موازی توسعه می‌یابند.

چند نکته دیگر وجود دارد که می توان از این ماکت به دست آورد، اولا، تمپست، مانند تایفون، یک هواپیمای دو موتوره است (F-35 تک موتوره است) اما احتمالاً کمی بزرگتر از هر دو است، این به آن انعطاف پذیری بیشتری در بارگیری سلاح می دهد و احتمالاً برد طولانی تری را به همراه دارد.

پیکربندی هواپیمای پشتی دوقلو مانورپذیری را بهبود می‌بخشد و مبادله‌ای را در برابر مخفی کاری پیشنهاد می‌کند.

علاوه بر این، هر ناظری متوجه می‌شد که در سال‌های اخیر همه هواپیماهای جنگی جدید بسیار شبیه به هم هستند، بگول گفت: تنها راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید هواپیما را در تونل باد طراحی کنید که هم پنهان‌کاری و هم سینماتیک اولیه را در خود جای داده است.

گاوین ویلیامسون گفت که Tempest می تواند به عنوان یک هواپیمای خلبانی یا در حالت خودمختار پرواز کند و این در راستای بحث در مورد اینکه آیا هواپیماهای جنگنده آینده خلبانی خواهند شد یا هواپیماهای بدون سرنشین است، اما برای بگول این نمونه ای از شرط بندی ها بود.

بدون سرنشین آشکارا در حال رشد است و ممکن است زمانی در پایین دست باشد که از نظر فنی امکان پذیر باشد که تمام نبردها با وسایل نقلیه بدون سرنشین انجام شود، با این حال ما هنوز حتی ماشین‌ها، کامیون‌ها یا کشتی‌ها را ترک نکرده‌ایم، پس چرا سخت‌ترین چیز در جهان (هواپیماهای جنگی) چیزی است که ابتدا به دنبال حل آن یا پذیرش آن هستیم؟

او گفت که دو مشکل بالقوه برای پرواز هواپیماهایی مانند Tempest به عنوان یک پهپاد وجود دارد.

من فکر می کنم یک بحث اخلاقی در مورد نگه داشتن یک انسان در حلقه تصمیم وجود دارد، دلیل دوم عملی تر است: اگر بدون سرنشین است، آیا از راه دور کنترل می شود؟ و اگر اینطور است، آیا می‌توانید لینک‌های ماهواره‌ای خود را تضمین کنید؟

با این حال، استفاده از یک هواپیما برای کنترل گروهی از پهپادها در فضای نبرد، که ممکن است خود آنها را در محفظه بار حمل کند، موضوع دیگری است و احتمالاً به سرعت به واقعیت تبدیل می شود. بگول گفت: ترکیب سرنشین دار/بدون سرنشین موضوعی در آینده است و اگر قبل از طوفان به آنجا نرسیده باشیم، شگفت زده خواهم شد.

عملاً هیچ تفاوتی بین فریب های قابل برنامه ریزی یا  ازدحام پهپادها و سپس شلیک هشت موشک به سمت اهداف مختلف وجود ندارد و این یک جهش بزرگ نیست، و آنها هواپیمای کواربک را زنده‌تر و کشنده‌تر می‌کنند که این مسئله بزرگتر ساخت هواپیماهای بدون سرنشین ازدحام به اندازه کافی ارزان است.

این، و استفاده باگول از اصطلاح کوارتربک، نشان می‌دهد که حتی در حالت خلبانی، کار واقعی خلبان کمتر پرواز فعالانه هواپیما و بیشتر نظارت بر فضای نبرد خواهد بود، او گفت: پرواز هواپیماها بسیار راحت تر از 20 سال پیش است.

با نرم افزار کنترل پرواز، پرواز با سیم، حسگرهای جدید، مدیران هشدار برخورد و سیستم های مجاورت زمین، این ایده که خلبان بیشتر وقت خود را به پرواز با هواپیما اختصاص می دهد، دیگر درست نیست.

در گذشته ما مجبور بودیم خلبانان هریر را با دقت انتخاب کنیم، زیرا کنترل شناور بسیار دشوار بود و این مورد در F-35B وجود ندارد، اما اگرچه پرواز هواپیماها بسیار آسان تر است، اما کار با آنها بسیار دشوارتر است.

داده‌های زیادی وجود دارد... ترکیب زیادی، چیزهای زیادی برای فکر کردن. و شما باید این کار را در بردهای بیشتر و سرعت‌های بالاتر انجام دهید.

این تفکر پشت سیستمی است که قطعا راه خود را به Tempest پیدا می کند و ابتدا در Typhoons ارتقا یافته استفاده می شود: کابین مجازی. ایده این است که به جای مجموعه عظیمی از صفحه‌ها و سوئیچ‌ها که روی کابین خلبان قرار گرفته‌اند، همه نشانگرها و کنترل‌ها روی صفحه مانیتور داخل کلاه خلبان نمایش داده شوند.

این امر حتی به استفاده از دستکش‌های لمسی نیز گسترش می‌یابد، به طوری که وقتی خلبان به یک سوئیچ مجازی می‌رسد، که می‌تواند آن را ببیند اما در واقع وجود ندارد، احساس فشار دادن کلید تکرار شده با استفاده از دستگاه‌های ارتعاشی که در آن نصب شده است وجود خواهد داشت.

یکی از ویژگی های چنین سیستمی این است که صفحه نمایش توسط خلبان قابل تنظیم است، بنابراین آنها می توانند نمایشگر را در هر جایی که در میدان دید خود احساس می کنند مفیدتر است قرار دهند.

برای مثال برای سوخت‌گیری هوای میانی، ممکن است بخواهند نمایشگر مخزن سوخت را روی نقطه‌ای در دید خود قرار دهند که در آن کاوشگر سوخت‌گیری با سبد عقب تانکر قرار می‌گیرد و یکی دیگر از ویژگی‌هایی که در حال آزمایش است، نمایشگری از نوع ساعت هوشمند است که خلبان می‌تواند آن را از مچ دست خود بیرون بیاورد، که ممکن است داده‌های بیومتریک خود را که توسط حسگرهای داخل لباس پرواز جمع‌آوری شده است، نشان دهد.

حتی ممکن است اطلاعات بیومتریک سایر خلبانان در اسکادران آنها را نمایش دهد.

ژان پیج رئیس فاکتورهای انسانی BAE Systems توضیح داد: اگر فشار خون، ضربان نبض یا پاسخ گالوانیکی پوست را تشخیص می‌دهید، می‌تواند نشانه‌ای از این باشد که کسی احساس استرس خاصی می‌کند.

اگر رهبر اسکادران شما این را بداند، به توزیع حجم کار در اطراف اسکادران کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که همه در اوج توانایی خود کار می کنند و هیچ کس بیش از حد بارگذاری نمی شود.

ارزیابی بار شناختی روی یک خلبان برای طراحی چنین سیستمی ضروری است.

پیج با روانشناسان کار می کند تا مشخص کند خلبان چقدر اطلاعات می تواند به طور مفید در فضای تحت فشار کابین خلبان در فضای نبرد پردازش کند. چنین اطلاعاتی به تعیین نحوه عملکرد کابین مجازی در Tempest هنگامی که از Typhoon منتقل می شود کمک می کند.

یکی از عواملی که تیم از قبل می‌دانست که باید با آن کنار بیاید، تأثیر فیزیکی نیروهای G است، پیج می‌گوید: چشم‌ها در طول مانور 9G تحت تأثیر قرار می‌گیرند، بنابراین، برای مثال، می‌دانیم که در آن شرایط نمی‌توانیم به طور قابل اعتماد از ردیابی نگاه استفاده کنیم.

نیروهای G در حال حاضر با کاف‌های فشار بادی در لباس‌های پرواز مقابله می‌کنند که به گردش خون و جلوگیری از خاموشی کمک می‌کند، و این احتمالاً بیشتر توسعه می‌یابد.

یکی از سیستم هایی که ممکن است در این محیط مورد استفاده قرار گیرد، هوش مصنوعی است تا مشخص کند کدام اطلاعات احتمالاً برای خلبان مفیدتر است، بگول معتقد است که این احتمال بیشتر از استفاده از هوش مصنوعی برای پرواز واقعی هواپیما است.

جریان و ادغام اطلاعات اکنون خودکارتر شده است، و این جایی است که فکر می‌کنم هوش مصنوعی جایگاهی دارد – این نیست که تصمیم‌های مستقلی بگیرید که ماشه را بکشید یا نه، بلکه اطلاعات ترکیبی را در اختیار شما قرار می‌دهد تا بتوانید راحت‌تر تصمیم بگیرید، این هوش کمکی بیشتر از هوش مصنوعی است.

بگول به عنوان یک خلبان جنگی قدیمی که به خود اعتراف می کند، اعتراف می کند که در مورد برخی از جنبه های کابین مجازی تردید دارد. او گفت: پرواز کردن با هواپیما می تواند یک چیز کاملا لمسی باشد.

تکرار سطح بازخوردی که از فشار دادن یک دکمه فیزیکی یا دست زدن به کنترل‌ها دریافت می‌کنید، دریافت آن از طریق دستکش و بدون استفاده از بینایی و احساس ساده، به نظر من دو حس اساسی را انکار می‌کند – می‌توانم مفهوم را ببینم، اما من.

من کمی شک دارم اما ایده تولید اطلاعات بیشتر و بیشتر از طریق ابزارهای مختلف، ما در حال حاضر وجود دارد. سیستم‌های آنالوگ قدیمی در هواپیما اکنون سیستم‌های پشتیبان هستند، نه اولیه.

چیزی که بگول به طور خاص مشتاق تاکید بر آن بود این است که مفاهیم فناوری پیشرفته تغییر کرده است، و امروز، فناوری نظامی احتمالاً تا حدودی ابتدایی تر از فناوری مصرف کننده است: معکوس کردن کامل وضعیت زمانی که او به آن پیوست.

RAF هجده ساله است، امروز احتمالاً حافظه تلفن همراه شما بیشتر از بسیاری از هواپیماهای جنگی در حال پرواز است، و پردازنده سریعتر: F-35 مطمئناً آنقدرها را ندارد و فناوری دفاعی این روزها به کندی تغییر می کند.

این نسبتاً اخیر است، به دلایلی. یکی این که فناوری‌های دیجیتال، پردازنده‌ها و نرم‌افزارها به خوبی در چرخه حیات یک پلت فرم هواپیما توسعه می‌یابند.

همچنین در حالی که قبل از دفاع، مبتکران بودند، زیرا منابع لازم را برای دستیابی سریع داشتند، اکنون به دلیل اینکه تقاضای تجاری زیاد است و هزینه تحقیق و توسعه برخی فناوری ها کاهش یافته است، این بازار تجاری است که حجم و زمان های سریع را می طلبد.

شما اکنون یک بازار دفاعی لویاتان را می بینید که در آن، چه از طریق طراحی یا آزمایش، ما نمی توانیم این چیزها را به سرعت بسازیم.

جنگنده نسل جدید Tempest
تحقیقات رولزرویس نشان داد که دانشگاه کرانفیلد در حال کار بر روی ارزیابی آمادگی زنجیره تامین در بخش تجاری است، مشابه روشی که ما در حال حاضر سطوح آمادگی فناوری (TRL) و سطوح آمادگی تولید (MRL) را ارزیابی می‌کنیم، بنابراین ما با قراردادی موافقت کردیم که در آن ایده سطوح آمادگی زنجیره تامین را می توان توسعه داد و برای کاربرد در محیط زنجیره تامین تدارکات دفاعی مناسب و مناسب ساخت.

مالکیت معنوی مجله انرژی (energymag.ir) علامت تجاری ناشر است. سایر علائم تجاری مورد استفاده در این مقاله متعلق به دارندگان علامت تجاری مربوطه می باشد. ناشر وابسته یا مرتبط با دارندگان علامت تجاری نیست، و توسط دارندگان علامت تجاری حمایت، تایید یا ایجاد نشده است، مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد و هیچ ادعایی از سوی ناشر نسبت به حقوق مربوط به علائم تجاری شخص ثالث وجود ندارد.


لینک سایت مرجع

مزایا و معایبی هم برای عملیات خلبانی و هم (پرواز) بدون خلبان وجود دارد، اما ساخت هواپیمای قادر به انجام هر دوی این موارد احتمالاً هزینه بیشتری را به همراه خواهد داشت و منجر به مصالحه هایی می شود که در هر دو مورد مزیت ها را کمرنگ می کند.

Image