به نظر می رسد نفت و گاز برای تامین نیازهای انرژی جهان ضروری هستند و به نوبه خود تولیدکنندگان را برای سرمایه گذارانی که از سرمایه گذاری در انرژی های جایگزین که از نظر زیست محیطی مسئول شناخته می شوند ناامید شده اند، جذاب تر می کند.
این هفته شاهد انتشار آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی بودیم که خواستار کاهش سریع سرمایهگذاریها و تولید نفت و گاز شد و به جای آن از منابع انرژی جایگزین برای کمک به پیشبرد انتقال استفاده کرد.
همچنین در این هفته، رسانه ها خبر دیگری را منتشر کردند که زمینه را برای گزارش آژانس بین المللی انرژی کمی متزلزل می کند و این داستان از سوی دویچه بانک منتشر شد و به شکل بیانیهای از سوی یکی از مدیران ارشد شرکتکننده در تجارت ESG وامدهنده بود.
فاتح بیرول از آژانس بین المللی انرژی امروز را لحظه حقیقت برای صنعت نفت و گاز خواند و در واقع، صنایع مرتبط با انتقال با لحظه حقیقت خود روبرو هستند و سرمایه گذاران از آن آگاه هستند.
مارکوس مولر، مدیر ارشد سرمایه گذاری ESG در دویچه بانک، به رویترز گفت: وقتی به انرژی پاک فکر می کنیم، این مدل های تجاری کاملا جدید و حساس به نرخ بهره هستند، او توضیح داد: سرمایهگذاران به دنبال شرکتهای سنتی [انرژی] هستند که سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر داشته باشند... آنها انتقال را به حذف ترجیح میدهند.
همچنین به نظر میرسد سرمایهگذاران سودهای بزرگتر را به جای کمتر ترجیح میدهند، حتی اگر این سود از منابع انرژی تجدیدپذیر مانند مزارع بادی و خورشیدی باشد.
وال استریت ژورنال در مقالهای اخیر به جریان خروجی قابل توجهی از صندوقهای ESG اشاره کرد که اشاره کرد که سرمایهگذاران این صندوقها را با چنان سرعتی ترک میکنند که مدیران صندوقها نام صندوقها را تغییر میدهند و اصطلاحاتی مانند ESG و پایدار را حذف میکنند.
در همین حال آژانس بین المللی انرژی به صنعت نفت و گاز گفته است که جذب کربن را به عنوان راهی برای ادامه تولید همان مقدار نفت و گازی که اکنون تولید می کند، فراموش کنند.
بیرول در بیانیه خبری این گزارش گفت: این صنعت باید متعهد شود که واقعاً به جهان کمک کند تا نیازهای انرژی و اهداف آب و هوایی خود را برآورده کند - که به معنای رها کردن این توهم است که جذب مقادیر غیرقابل قبول کربن راه حل است، با این حال بر اساس رفتار سرمایه گذاران و عملکرد سهام در نفت و گاز، و باد و خورشید، به نظر می رسد تامین نیازهای انرژی جهان همچنان به هیدروکربن ها بستگی دارد تا دستگاه هایی که انرژی تولید شده توسط خورشید و باد را جذب می کنند.
به هر حال خود آژانس بین المللی انرژی در آخرین گزارش بازار نفت خود اعلام کرد که تقاضا برای سوخت قرار است در سال جاری 2.4 میلیون بشکه در روز رشد کند.
بنابراین، نتیجه نهایی این است که به نظر می رسد نفت و گاز برای تامین نیازهای انرژی جهان ضروری باقی می مانند، که به نوبه خود تولیدکنندگان را برای سرمایه گذارانی که از سرمایه گذاری در انرژی های جایگزین که از نظر زیست محیطی مسئول شناخته می شوند ناامید شده اند، جذاب تر می کند.
لرزش های اخیر در بازار جبران کربن احتمالاً به این ناامیدی و تغییر جهت توجه کمک کرده است.
شاید این بازگشت توجه سرمایه گذاران به نفت و گاز فشار قوی تری را بر صنعت وارد کند و به عنوان مثال گزارش اخیر فایننشال تایمز، به استناد رتبهبندی S&P گلوبال میگوید که شرکتهای نفت و گاز با وجود فشار سازمان ملل و سایر نهادها برای وادار کردن آنها به پرداخت بیشتر از سایر شرکتها، تقریباً با هیچ هزینه وام اضافی در مقایسه با شرکتهای کمتر آلاینده مواجه نیستند.
صنایع
در هر زمینه دیگری، درخواست برای مجازات اساساً یک صنعت به خاطر آنچه که هست، بوی تبعیض می دهد، تنها در زمینه انتقال انرژی که تلاش میکند هزینههای استقراض بالاتری را به یک صنعت تحمیل کند، این روشی کاملاً قابل قبول و حتی بسیار مطلوب برای کاهش خطراتی است که دانشمندان IPCC میگویند منشا آن صنعت نفت و گاز است.
تحلیلگران S&P Global Ratings میگویند: به نظر میرسد نگرانیهای زیستمحیطی مهمترین عامل برای تامین مالی شرکتهای نفت و گاز نیست. و عوامل مرتبط با حاکمیت.
در واقع آنها با چنین حق بیمه ای پخت نمی کنند. این احتمالاً به همان دلیلی است که سرمایهگذاران از صندوقهای ESG دور میشوند و به نفت و گاز میروند: نفت و گاز در حال کسب درآمد هستند.
آنها در حال کسب درآمد هستند زیرا جهان به آنها نیاز دارد، از جمله پر سر و صداترین تشویق کنندگان دوران گذار، مانند بریتانیا و آلمان، بدون در نظر گرفتن چین، که به طور همزمان بزرگترین سرمایه گذار در باد و خورشید و بزرگترین سرمایه گذار در زغال سنگ است.
این امر رهبران دوره گذار را نگران کرده است زیرا به معنای پول کمتر برای صنایع در حال گذار است - دولت ها نمی توانند بار مالی کل برق رسانی را به دوش بکشند.
به نظر میرسد اعتماد در برخی از بخشهای جهان در حال گذار در راه است، و بازیابی آن زمان میبرد، و این خطر شکاف گستردهتری بین اهداف توافق پاریس و تحولات واقعی را به همراه دارد.
این موضوع قابل پیش بینی بود و وقتی سعی می کنید برنامه های دولت را علیه بازار بازی کنید، این چیزی است که به دست می آورید.