این بمب اتمی جدید، سیزدهمین نسخه از بمب های گرانشی هسته ای خط B61 خواهد بود که توسط آمریکا ساخته شده است، در 27 اکتبر وزارت دفاع اعلام کرد که می خواهد نوع جدیدی از بمب گرانشی هسته ای B61 بسازد، این B61-13 خواهد بود و سیزدهمین نوع از طراحی بمب، و مانند تمام سلاحهای هستهای مدرن به جای ساخت کاملاً جدید، یک کلاهک هستهای قدیمیتر را تغییر کاربری میدهد.
به عنوان یک بمب گرانشی، B61-13 برای رها شدن از یک جنگنده یا بمب افکن طراحی می شود که منجر به انفجار گرما هسته ای و ریزش ستونی می شود که برای هر فردی، غیرنظامی یا نظامی، در منطقه آسیب دیده ویرانگر است.
بمبهای اتمی یک فناوری تقریباً 80 ساله هستند و بمبهای هستهای که از واکنش شکافت کلاهک اتمی برای ایجاد یک واکنش همجوشی انفجاری استفاده میکنند، خیلی جوانتر نیستند.
طراحی اولین نوع B61 در سال 1963 آغاز شد، به این معنی که آخرین نسخه نه تنها به میراث 78 ساله بمب های گرانشی هسته ای، بلکه میراث طولانی این الگوی خاص برای بمب گرانشی ادامه می دهد. (به هر حال بمب گرانشی بمبی است که به سمت هدفش می افتد)
از این نوع B61، پنج مورد (B61-3 ،B61-4 ،B61-7 ،B61-11 و B61-12) امروز در خدمت هستند و B61-13 قرار است جایگزین انبارهای موجود B61-7 شود.
برخی از بمب های B61 را می توان با جت های جنگنده مانند F-15E و F-16 حمل کرد، اما B61-7 و احتمالا جایگزین آن، B61-13 فقط برای بمب افکن های با قابلیت هسته ای طراحی شده است، به این معنی که B61-13 احتمالا توسط بمب افکن رادارگریز B-21 Raider و احتمالا B-2 حمل خواهد شد.
بمب افکن رادارگریز روح اگر هر دو به طور همزمان در خدمت باشند. (B-52 دیگر بمب گرانشی حمل نمی کند، تا حدی به این دلیل که موشک های ضد هوایی مدرن، بمب افکن محترم را بیش از حد آسیب پذیر می کند تا در محدوده بمباران سرنگون شود و در عوض، B-52 ها می توانند کشتی های هسته ای موجود و آینده را حمل کنند)
در نظر گرفته شده است که B61-13 عملکردی مشابه B61-7 داشته باشد، اما با ویژگی های ایمنی، امنیت و دقت مدرن که در خط تولید B61-12 در حال حاضر مشترک است. این شامل سیستم هدایت اینرسی B61-12 برای دقت بیشتر میشود، هرچند که در مورد هدایت بمبهایی که انفجارهایی در دهها یا صدها کیلوتن ایجاد میکند، دقت بسیار مهم است.
جان پلمب، دستیار وزیر دفاع در امور سیاست فضایی در بیانیهای گفت: B61-13 گامی معقول برای مدیریت چالشهای یک محیط امنیتی بسیار پویا است و در حالی که این جنگنده انعطاف بیشتری برای ما فراهم می کند، تولید B61-13 تعداد کلی تسلیحات موجود در انبار هسته ای ما را افزایش نخواهد داد.
مختصرترین روش برای توصیف یک بمب هسته ای از نظر بازده یا معادل TNT نیروی انفجاری است که هنگام منفجر شدن از آن خارج می شود، انواع B61 همگی دارای قابلیت dial-a-yield هستند، به این معنی که پتانسیل انفجاری آنها را می توان قبل از استفاده، در زمان بارگیری بمب در هواپیما تغییر داد.
برای B61-4 و B61-3 و یا 12 این بازده می تواند به 0.3 تن TNT یا کسری از نیروی انفجاری بمب های پرتاب شده توسط ایالات متحده در آگوست 1945 بر روی هیروشیما (پسر کوچک، 15 کیلوتن) و ناکازاکی (مرد چاق، 20 کیلو تن) باشد.
حداکثر بازدهی B61-4 و B61-12 50 کیلوتن است، که باعث می شود هر بمب شماره گیری شده از قدرت انفجاری بیشتر از تنها دو سلاح هسته ای استفاده شده در جنگ باشد.
B61-12 قبلاً برای ادغام چهار نوع B61 در یک طرح جهانی ارتقا یافته طراحی شده بود که جایگزین 3s، 4s، 7s و 10s شد و B61-7 دارای بازدهی 10 کیلوتن تا 360 کیلوتن و B61-10 بازدهی 0.3 تن تا 80 کیلوتن است. با جایگزینی همه این سلاح ها با B61-12، حداکثر بازده این بمب های وزن مخصوص 50 کیلوتن است.
B61-13 بازدهی بین 10 تا 360 کیلوتن خواهد داشت
بازده روشی انتزاعی برای صحبت در مورد اثرات گرما، فشار و رادیواکتیویته بر شهرها و مردم است.
NUKEMAP توسط الکس ولرستین، مورخ فناوری، بینشی در مورد چگونگی وقوع چنین انفجارهایی در زندگی واقعی ارائه می دهد که یک کلاهک 50 کیلوتنی که در منهتن به راه میافتد حدود 273000 نفر را میکشد، حدود 471000 نفر دیگر را مجروح میکند و یک ستون رادیواکتیو را به هارتفورد، کانکتیکات میفرستد.
یک بمب 360 کیلوتنی در همان مکان حدود 778000 کشته، حدود 1045000 زخمی و یک ستون رادیواکتیو تقریباً تا سرتاسر راه Lowell به ماساچوست منتشر می کند.
در حالی که شهرهای ایالات متحده بدیهی است که هدف بمبهای هستهای ایالات متحده قرار نخواهند گرفت – و اگر با یک سلاح هستهای مورد اصابت قرار میگرفتند، احتمالاً از طریق موشکهای بالستیک قارهپیما مورد اصابت قرار میگرفتند – این مثال فقط زمینه مفیدی برای درک چگونگی کارکرد این سلاحها، آنگونه که طراحی شدهاند، است.
در برگه اطلاعاتی که به عنوان بخشی از اعلامیه B61-13 به اشتراک گذاشته شده است، آمده است: B61-13 بازدارندگی دشمنان و اطمینان متحدان و شرکا را با ارائه گزینههای اضافی به رئیس جمهور در برابر برخی اهداف نظامی سختتر و وسیعتر تقویت میکند؛ برگه اطلاعات همچنین اشاره می کند که توسعه B61-13 در انتظار مجوز و تخصیص کنگره است.
برگه اطلاعات و اعلامیه هر دو تاکید می کنند که هیچ تهدید خاصی وجود ندارد که این توسعه را هدایت کند. در عوض، این یک انتخاب سیاستی است که توسط دولت بایدن انجام شده است.
هانس کریستنسن و مت کوردا در نوشتن برای فدراسیون دانشمندان آمریکایی استدلال می کنند که B61-13 به عنوان راهی برای جایگزینی بمب گرانشی عظیم B83-1 (1200 کیلوتن) با سلاحی بزرگتر از B61-12 اعلام شده است، اما نه یک بمب. تقریباً به اندازه B83-1 قدرتمند است.
کریستنسن و کوردا می نویسند: ارتش به بمب گرانشی اضافی و قوی تر نیاز ندارد.
در واقع مقامات نیروی هوایی به طور خصوصی می گویند که اهمیت مأموریت نظامی بمب های گرانشی هسته ای به دلیل خطر آسیب رساندن به بمب افکن ها و خلبانان آنها بر روی اهدافی که به شدت دفاع می شوند، کاهش می یابد - به ویژه با افزایش توانایی موشک های دوربرد.
در حال حاضر ایالات متحده می تواند کلاهک های هسته ای را از طریق طیف وسیعی از ابزارها استفاده و شلیک کند: موشک های زیردریایی، موشک های بالستیک قاره پیما که از سیلو شلیک می شوند و بمب های هسته ای یا موشک های پرتاب شده از هواپیما.
در مجموع این زیردریاییها، سیلوها و هواپیماها سهگانه هستهای را تشکیل میدهند، یک طرح جنگ سرد که خطر و مسئولیت پرتاب هستهای را در طیف وسیعی از ابزارها پخش میکند و تضمین میکند که در ظهور بدترین جنگی که بشر تا به حال دیده است، در حداقل برخی از تسلیحات هستهای میتوانند به عنوان تلافی، پرتاب شوند و در بدبختی (مردم جهان) سهیم شوند.
بازدارندگی یا مفهوم استراتژیک کشورهای مجهز به سلاح هستهای که به دلیل ترس از اقدامات تلافیجویانه هستهای از جنگ اجتناب میکنند، به تهدید برخی از سلاحهای اتمی تلافی جویانه که از یک حمله اول غافلگیرکننده جان سالم به در میبرند نیز بستگی دارد.
دقیقاً به این دلیل است که مقیاس و قدرت تسلیحات هستهای استفاده از آنها را در همه جنگها به جز وجودیترین جنگها محدود میکند - تا جایی که از زمان اولین جنگ ویرانگر آنها در اوت 1945 تاکنون هیچ یک از آنها در جنگ استفاده نشده است - ماهیت طراحی و ادامه تولید تسلیحات هستهای یک سوال سیاسی است.
مدرنسازی مستمر ذخایر هستهای ایالات متحده، که به معنای نوسازی قطعاتی مانند گودالهای پلوتونیوم و انتقال کلاهکهای قدیمی به محفظههای جدیدتر است، انتخابی است که دولتهای ریاست جمهوری ایالات متحده همچنان به آن ادامه میدهند و سلاحهای گذشته را برای آیندهای نامشخص تطبیق میدهند.