در اواخر ماه مه، تیراندازی توسط سپاه پاسداران ایران و طالبان در نزدیکی یک پاسگاه مرزی در جنوب غربی ایران رد و بدل شد.
هر یک از طرفین طرف دیگر را به دلیل شروع درگیری که منجر به کشته شدن دو ایرانی و یک افغان شد، مقصر دانستند. وضعیت تنش زدایی شد، اما یک روز پس از آن اتفاق افتاد که رئیس جمهور ایران، ابراهیم رئیسی، افغانستان را به محدود کردن جریان آب از رودخانه هیرمند که از جنوب غرب افغانستان به شرق ایران میرود، متهم کرد.
(نماینده ویژه ایران در افغانستان مدعی شد که ایران تنها 4 درصد از آب مورد نیاز خود را دریافت کرده است و وزیر امور خارجه این کشور پیشنهاد کرده است که یک تیم فنی مشترک برای بررسی علل کمبود آب ارائه شود.)
اختلافات در مورد آب هیرمند دیرینه است و در سال 1951 کمیسیون دلتای رودخانه هیرمند با حمایت ایالات متحده توصیه هایی را ارائه کرد که منجر به معاهده رودخانه هیرمند در سال 1973 شد که تنها وسیله شناخته شده برای تخصیص آب بین کشورها است، اگرچه این معاهده هرگز تصویب نشد.
این معاهده افغانستان را ملزم میکند سالانه 850 میلیون متر مکعب آب از حوزه رودخانه هیرمند به ایران رها کند، اما انعطافپذیر است و مقرر میدارد که در سالهای جریان کم، افغانستان ممکن است جریان آب به ایران را متناسب با انحراف اندازهگیری شده از سال عادی کاهش دهد.
این معاهده نقطه تحویل آب را مشخص می کند و اینکه باید برای تصفیه برای مصارف خانگی یا کشاورزی مناسب باشد.
افغانستان تمام حقوق مربوط به تعادل آب را برای خود محفوظ می دارد و ایران نمی تواند هیچ ادعایی نسبت به آب رودخانه هیرمند بیش از مقادیر مشخص شده در این معاهده داشته باشد، حتی اگر مقادیر اضافی آب در دلتای زیرین هیرمند موجود باشد و ممکن است مورد استفاده مفید قرار گیرد.
ایران و افغانستان میتوانند یکدیگر را زیر نظر بگیرند تا از پایبندی آنها به معاهده اطمینان حاصل کنند، اما خشونتهای جاری در افغانستان قبل از تخلیه ناتو ممکن است نظارت مؤثر را دشوار کرده باشد. از زمان خروج ناتو، دولت طالبان ممکن است از فقدان مهارت های فنی مورد نیاز برای مدیریت صحیح منابع آب رنج ببرد.
در صورت بروز اختلاف، معاهده فرآیند داوری را پیش بینی می کند. این معاهده بند غروب ندارد، بنابراین برای همیشه وجود دارد.
گذشته از مسئله کنونی رودخانه هیرمند، افغانستان قصد دارد چندین سد در کنار رودخانه های خود بسازد و بند کمال خان بر روی هیرمند باعث ناراحتی در ایران شده است که برای توقف این پروژه به زور متوسل شده است.
طالبان نیز احتمالاً احساس میکند که به دلیل خشونت و نابسامانی داخلی، کشورهای همسایه بیش از سهم خود آب دریافت کردهاند و اکنون باید با ساختن سدها، سهم عادلانه خود از منابع آبی خود را پس بگیرند، اما طالبان ملاقاتی بین طالبان و نمایندگان ایران ترتیب دادند.
از آنجایی که هر دو طرف تمایل خود را برای گفتگو نشان داده اند، همسایگان و حامیان آنها باید آنها را تشویق کنند که ابتدا یک بررسی فنی از آب موجود انجام دهند، سپس برای تصویب معاهده و اجرای مفاد آن برنامه ریزی کنند.
اگر طالبان در خروج کند باشند، قطر و چین می توانند به آنها کمک کنند.
طرف ایرانی ممکن است نیاز به تشویق دوست جدید خود، عربستان سعودی داشته باشد، که همچنین می تواند تخصص خود را در زمینه حفظ آب به اشتراک بگذارد. همسایه افغانستان در آسیای مرکزی، ازبکستان در حال حاضر در حال مذاکره با کابل در مورد دسترسی به آب است، اما همچنین میتواند نحوه مقابله با کمبود آب خود را با نوسازی سیستم آبیاری و احیای دریای آرال، بهترین فاجعه زیستمحیطی جهان، به اشتراک بگذارد.
علاوه بر این، کارشناسان UN Water، مرکز تحقیقات نمکزدایی خاورمیانه و بانک توسعه آسیایی میتوانند برای نظارت بر فهرست شفاف منابع آب، ممیزی سوابق آب ایران، و شروع آموزش مقامات افغان در زمینه مدیریت آب، استخدام شوند تا کشور بتواند ضمن احترام به معاهده 1973 از حقوق خود محافظت کند.
طالبان ممکن است امیدوار باشد که از آب به عنوان اهرم فشاری برای وادار کردن ایران، یکی از کشورهایی که تحت فشارهای آبی است، استفاده کند تا آنها را به عنوان دولت قانونی افغانستان به رسمیت بشناسد، اما ایران گفته است که افغانستان باید ابتدا یک دولت فراگیر ایجاد کند و اگر طالبان بخواهد از وابستگی خود به پاکستان برای دسترسی به مسیرهای تجاری اقیانوسی که نمی تواند با تهران مخالفت کند، خلاص شود.
طالبان ممکن است فوراً به رسمیت شناخته نشوند، اما ممکن است به جای رویکرد سال صفر، از احترام به تعهدات دولت های قبلی در کابل بهره مند شوند و می توانند به جامعه جهانی نشان دهند که یک بازیگر بالغ است که می تواند بیشترین سهم را در منطقه داشته باشد.
جامعه بینالمللی باید انتظار خود را برای تغییر سیاستهای طالبان کاهش دهد و روی مشکل فوری تمرکز کند که به پهنای باند زیادی نیاز دارد که اگر فرستادگان غرب فوراً در مورد زنان و دختران افغان شروع به تحریک کنند و فراموش کنند که زنان ایرانی و دختران نیز قربانی کم آبی هستند.
اگر تمام لفاظیهای بلند مانند اعلامیه سازمان ملل مبنی بر اینکه دسترسی به آب و بهداشت توسط سازمان ملل متحد به عنوان حقوق بشر به رسمیت شناخته میشود معنایی داشته باشد، هر کسی که درگیر است باید به وظیفه خود پایبند بماند و آنطور که اغلب انجام میدهد، اجازه ندهد. به اندازه کافی خوب توسط دشمنی با مردان بد در کاخ ریاست جمهوری ربوده شود.
بنابراین، میتوان روی همسایگان ایران و افغانستان برای کمک به ثبات منطقهای که توسط جنگهای تحت رهبری ایالات متحده در عراق و افغانستان به پایان رسیده است، حساب کرد. واشنگتن و بروکسل می توانند تخصص و منابع بسیار مورد نیاز را فراهم کنند، اما آیا تصمیم می گیرند کمک کنند یا مانع شوند؟