اگر ایالات متحده و چین وارد درگیری شوند، یکی از میدان های اصلی نبرد می تواند خاورمیانه باشد، چین به شدت در تلاش برای تقویت امنیت انرژی و تنوع بخشیدن به سبد انرژی خود در سراسر جهان بوده است، اما این کشور همچنان به شدت به خاورمیانه برای نفت وابسته است.
متأسفانه برای پکن، ایالات متحده مقدار قابل توجهی اهرم و قدرت نظامی در منطقه دارد که می تواند به عنوان یک سلاح قدرتمند در جنگ اراده ها بین دو ابرقدرت جهانی استفاده شود.
حفظ عرضه قابل اعتماد و فزاینده انرژی برای رفاه و رشد مداوم اقتصاد چین بسیار مهم است، اما در حالی که کشور به توسعه خود ادامه می دهد، پکن برای تامین تقاضا با مشکل مواجه است و برای چندین سال متوالی، چین متحمل خاموشیهای شدید شده است، به طوری که کل شهرها گاهی اوقات برای مدت طولانی تاریک میشوند.
و در سال گذشته، صنعت انرژی چین تحت یک تست استرس شدید قرار گرفت زیرا خشکسالی بخش انرژی آبی داخلی را فلج کرد و همزمان بازار جهانی انرژی به دلیل عوامل بیشماری ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین در بحران بود.
پکن به سختی در تلاش برای افزایش اندازه و وسعت امپراتوری انرژی خود بوده است و توجه ویژه ای به افزایش ردپای انرژی خود در کشورهای در حال توسعه با پتانسیل تولید انرژی بزرگ و عمدتاً استفاده نشده داشته است.
در سال 2020، بارون اعلام کرد که چین قبلاً به مرکز ثقل بازارهای جهانی انرژی تبدیل شده است و حوزه نفوذ آن تنها از آن زمان به رشد خود ادامه داده است.
علاوه بر سرمایهگذاری سنگین پکن در بازارهای رو به رشد انرژی کشورهای دیگر، چین نیز در سالهای اخیر همه را از نظر هزینههای انرژی پاک به باد داده است، اما هنوز برای پر کردن گرسنگی تقریبا سیری ناپذیر کشور برای تامین انرژی اضافی کافی نیست.
واضح است که پکن به شدت نگران بیثباتی امنیت انرژی چین است، زیرا اقتصاد این کشور به سیر صعودی خود ادامه میدهد و تقاضا همچنان در حال افزایش است و این کشور برای تامین نیازهای انرژی خود به شدت به واردات وابسته است.
این کشور پس از ایالات متحده دومین مصرف کننده بزرگ نفت در جهان است و 72 درصد از آن وارداتی است. خاورمیانه به تنهایی مسئول حدود نیمی از این واردات است.
این کشور را به شدت در برابر تحریم های انرژی یا سایر انواع محاصره انرژی استراتژیک آسیب پذیر می کند، در واقع کانال سوئز، باب المندب و تنگه هرمز همگی مسیرهای مهم کشتیرانی هستند که می توانند با سهولت نسبی توسط رهبران خاورمیانه مسدود شوند.
ایالات متحده به خوبی از این پاشنه آشیل آگاه است و فرماندهی مرکزی ایالات متحده (CENTCOM) آشکارا در مورد امکان اعمال نفوذ خود در خاورمیانه برای اطمینان از اهرم فشار بر چین در صورتی که یکی از منابع متعدد تنش بین ابرقدرتهای متعارض باشد بحث کرده است.
ژنرال اریک کوریلا، فرمانده فرماندهی مرکزی ایالات متحده، در جلسه استماع کنگره در ماه مارس سال جاری گفت: خدا کند که هیچ درگیری با چین رخ ندهد، اما ما میتوانیم بسیاری از اقتصاد آنها را در منطقه سنتکام در معرض خطر قرار دهیم.
ایالات متحده پس از چندین دهه درگیری و جنگ در منطقه، از جمله جنگ در عراق، افغانستان و علیه دولت اسلامی، حضور نظامی قابل توجه و پایداری در خاورمیانه ایجاد کرده است.
بیثباتی ناشی از این درگیریها و خلاء قدرت به جای مانده از رژیمهای سرنگونشده، منجر به بیثباتی قابلتوجهی در منطقه شده است که منجر به اتکای شدید به کمک و حضور نظامی ایالات متحده در بسیاری از کشورها شده است.
به این ترتیب، بسیاری از این کشورها به شدت با ایالات متحده همسو هستند و میزبان دهها هزار نیرو هستند - این تعداد به لطف پایگاهها، روابط، و زیرساختهای مستقر در زمین میتواند تا چند برابر افزایش یابد.
ایالات متحده سلست والاندر، مقام وزارت دفاع در بیانیه ای به کنگره نوشت: موضع در خاورمیانه همچنان قابل توجه است.
والاندر خاطرنشان کرد: وزارت دفاع آماده است تا به سرعت نیروهای قابل توجهی را وارد منطقه کند و این نیروها را با شرکای خود بر اساس چند دهه همکاری نظامی برای افزایش قابلیت همکاری و رسیدگی به هر گونه احتمالی ادغام کند.
در حالی که همه ما امیدواریم که بتوان از درگیری با چین اجتناب کرد، نمیتوان انکار کرد که کمبود نقطههایی وجود ندارد که در آن تنشها بین ایدئولوژیهای بسیار متفاوت شرق و غرب میتواند منجر به درگیری شود که پیامدهای گستردهای برای اقتصادها و بازارهای انرژی در سراسر جهان دارد.